Powered by RND
Podcastsتاریخ تازه‌ها
Écoutez تاریخ تازه‌ها dans l'application
Écoutez تاریخ تازه‌ها dans l'application
(48 139)(250 169)
Sauvegarde des favoris
Réveil
Minuteur

تاریخ تازه‌ها

Podcast تاریخ تازه‌ها
رویدادهای روز که خمیرمایۀ «اخبارِ» رسانه ها را تشکیل می دهند، فراوان ریشه در گذشته دارند و گاه بیش از آنکه حاصل گریز ناگهانی احوال روز باشند، نتیجۀ دیگرگون شدن ...

Épisodes disponibles

5 sur 24
  • آیا خاک سوریه به «گوشت قربانی» ترکیه و اسرائیل تبدیل شده است؟
    روز یکشنبه ۲۲ دسامبر هاکان فیدان، وزیر امور خارجۀ ترکیه، با احمد الشرع در دَمِشق دیدار کرد. او پس از گفت و گو با رهبر جدید سوریه در یک کنفرانس مطبوعاتی به خبرنگاران گفت که ترکیه از بازسازی سوریه و بازگشت آوارگان سوری پشتیبانی می‌کند. وزیر امور خارجۀ ترکیه از دولت‌های سراسر جهان خواست تحریم‌های اقتصادی بر سوریه را لغو کنند. او همچنین خواستار امنیت تمامی اقلیت‌ها در آن کشور شد تا همۀ قوم‌ها و پیروان دین‌های گوناگون بتوانند در کنار هم زندگی کنند. او گفت: در حفظ تمامیت ارضی سوریه تردیدی وجود ندارد. این کشور باید از گروه‌های تروریستی از جمله داعش پاکسازی شود. باید هرچه زودتر دولتی فراگیر شکل بگیرد تا صلح و عدالت در این کشور حکمفرما شود. وزیر امور خارجۀ ترکیه از اسرائیل نیز خواست که به عملیات نظامی‌اش در سوریه پایان دهد و به حاکمیت آن کشور احترام بگذارد.  احمد الشرع نیز ترکیه را دوست مردم سوریه توصیف کرد و گفت که هر دو کشور در پی ایجاد «روابط راهبردیِ متناسب با آیندۀ منطقه» اند. او خواستار هم‌رأیی و هم‌راهی برای تضمین وحدت سوریه، خلع سلاح همۀ گروه‌ها و لغو همۀ تحریم‌ها برضد آن کشور شد و گفت که دولت جدید کشورش در پی برآوردن خواسته‌های همۀ مردم سوریه خواهد بود.گفته می‌شود حملات هوایی اسرائیل به پایگاه‌های نظامی، انبارهای اسلحه، سکوهای پرتاب موشک، ناوگان دریایی و آشیانه‌های نظامی سوریه که هم‌زمان با سقوط بشار اسد آغاز شد به زودی پایان خواهد یافت. به نوشتۀ روزنامۀ حُریت ترکیه، بشار اسد پیش از فرار اطلاعات محرمانۀ نظامی و جزئیاتی دربارۀ زیرساخت‌های نظامی کشورش را در اختیار اسرائیل قرار داده بود و دولت اسرائیل متعهد شده بود امنیت اسد و خانواده‌اش را تضمین کند تا به سلامت از سوریه خارج شوند.با توجه به پیشینۀ احمد الشرع و همراهان او، اسرائیل نمی‌خواهد زرادخانۀ نظامی اسد به دست آنان بیفتد و از آنان خواسته است به جمهوری اسلامی اجازۀ بازگشت به سوریه ندهند. هرچند بعضی از کشورهای عربی مانند عربستان سعودی، مصر و قطر اسرائیل را به نقض تمامیت ارضی سوریه متهم کرده‌اند، اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که آن کشور نیز مانند ترکیه نه تنها از برافتادن اسد و از میان رفتن «محور مقاومت» خشنود است، بلکه حفظ تمامیت ارضی سوریه را برای امنیت خود ضروری می‌داند.اما ارتش اسرائیل در هفته‌های اخیر منطقۀ غیرنظامیِ حائل میان بخش‌های الحاق شدۀ بلندی‌های جولان و خاک سوریه را به تصرف خود درآورده است. سازمان ملل پیشروی اسرائیل را در این منطقه «نقض» توافقنامۀ خلع سلاح ۱۹۷۴ می‌داند.دومینیک ویدال، مورخ و کارشناس اسرائیل، معتقد است که این پیشروی بیش از آن که پروژۀ استعماری باشد، نوعی آرایش نظامی است که به دولت اسرائیل اجازه می‌دهد در مذاکرات احتمالی آینده در بارۀ جنگ با حماس در غزه امتیازی در دست داشته باشد. نمی‌توان تصور کرد که ارتش اسرائیل پیشروی خود را به داخل خاک سوریه ادامه دهد.ترکیه نیز پس از یک رشته عملیات نظامی که از سال ۲۰۱۶ آغاز شد، کنترل بخش‌هایی از خاک سوریه را در نزدیکی مرزهای خود به دست گرفت و از آن زمان تاکنون آن‌ها را اداره می کند. آن کشور نیز می‌گوید هیچ گونه ادعای ارضی در سوریه ندارد و تنها می خواهد از حضور شبه‌نظامیان «یگان‌های مدافع خلق» در نزدیکی‌های مرز خود جلوگیری کند. البته اکنون خواهان خلع سلاح و برچیده شدنِ آن‌ها در سوریه است. بنابراین، آن کشور نیز مانند اسرائیل به امنیت مرزهای خود می‌اندیشد.به گفتۀ ژان مَرکو، استاد دانشکدۀ علوم سیاسی گروُنوُبل و دانشیار مؤسسۀ فرانسوی مطالعات آناتولی در استانبول، اسرائیل و ترکیه منافع مشترک استراتژیک در منطقه دارند. ترکیه عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی و میزبان پایگاه‌های مهم ناتو در خاک خود است. یکی از وظایف «فرماندهی جنوبی نیروهای زمینی ناتو» در ازمیر و ایستگاه رادار «کوره جیک» دفاع از اسرائیل است. فرودگاه «اینجیرلیک» نیز در صورت لزوم می تواند پذیرای هواپیماها وتجهیزات نظامی اسرائیل باشد.منافع استراتژیک مشترک ترکیه و اسرائیل در منطقه یکی از نیرومندترین رشته‌های پیوند میان آن دو کشور است. در فوریه ۲۰۲۴ ترکیه به «طرح سپر آسمان اروپا » پیوست که آلمان آن را در سال ۲۰۲۳ به راه انداخت. فرانسه به آن طرح نپیوست، اما ۱۷ کشور اروپایی در آن شرکت دارند. در آن طرح موشک‌های دوربُرد اسرائیل به نام «پیکان 3» جایگاه مهمی دارند.ژان مَرکو معتقد است که به رغم بعضی اختلاف‌ها میان مقام‌های اسرائیلی و ترکیه در بارۀ تعهداتشان در قفقاز، از سال ۲۰۲۰ همگرایی راهبردی نیرومندی میان آن دو کشور پدید آمده است. در جنگ دوم قره باغ کوهستانی، دو کشور پشتیبانی نظامی همه جانبه‌ای از آذربایجان کردند تا آن کشور کنترل آن منطقه را دوباره در دست گیرد.آمار وزارت حمل و نقل ترکیه در پایان ژانویه ۲۰۲۴ نشان داد که بیش از ۷۰۰ کشتی ترکیه از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در بنادر اسرائیل پهلو گرفته اند. محموله های حمل شده دربرگیرندۀ محصولاتی است که برای ماشین جنگی اسرائیل ضروری است و بیشتر شرکت‌های حمل کننده نزدیک به محافل قدرت در ترکیه اند.این پژوهشگر و بسیاری دیگر از کارشناسان معتقدند که موضع‌گیری‌های تند و تیز اردوغان برضد نتانیاهو پس از حملۀ اسرائیل به غزه، در اصل، جنگ زرگری است و برای نوازش احساسات حامیان او در ترکیه انجام می‌گیرد. موضوع فلسطین برای رأی دهندگان به حزب «عدالت و توسعه» بسیار مهم است. اما برافروختگی‌های گهگاهیِ اردوغان، هرگز روابط ترکیه و اسرائیل را تا سرحد دشمنی تیره نمی‌کند.بی‌جهت نیست که جمهوری اسلامی همواره نگران همراهی ترکیه و جمهوری آذربایجان با اسرائیل و ناتو است. پس از سقوط بشار اسد، بسیاری از ایرانیان از جمله بعضی از مقام‌های بلندپایۀ جمهوری اسلامی ترکیه را برانگیزندۀ شورشیان سوری دانستند. چنان که علی اکبر ولایتی، مشاور علی خامنه‌ای، در مصاحبه‌ با خبرگزاری تسنیم گفت: گمان نمی‌‌کردیم که ترکیه با سابقۀ طولانی در اسلام و داشتن بزرگان و عرفای بزرگ در چاله‌ای که آمریکا و صهیونیست‌ها درست کرده‌اند، بیفتد.
    --------  
  • چرا شیشۀ عمر جمهوری اسلامی در دست زنان ایرانی است؟
    کنسرت کاروانسرا که پرستو احمدی چهارشنبۀ گذشته ۲۱ آذر  ۱۴۰۳ برابر با ۱۱ دسامبر ۲۰۲۴ برگزار کرد، بی‌درنگ تبدیل به رویدادی سیاسی شد و بازتاب جهانی یافت. در آن روز خوانندۀ جوان ایرانی بدون حجاب و با پوشش اختیاری همراه با چهار نوازندۀ مرد در یکی از کاروانسراهای کشور ترانه‌هایی با اشعار شاعران نامدار ایران و نیز ترانه‌های محلی، میهنی و قدیمی خواند که به صورت زنده از کانال او در یوتیوب پخش شد. نیروهای امنیتی در روز ۲۴ آذر پرستو احمدی و دو تن از نوازندگان مرد را بازداشت کردند، اما با دیدن بازتاب جهانی کنسرت و اقبال گستردۀ بینندگان و شنوندگان، بامداد ۲۵ آذر هر سه را آزاد کردند. کنسرت کاروانسرا یکی دیگر از اثرگذارترین توان‌آزمایی‌های دلیرانه و نوآورانۀ زنان جوان ایرانی در رویارویی با جمهوری اسلامی بود. حجاب اجباری که خمینی آن را از همان آغازِ‌ به قدرت رسیدنش تبدیل به یک عنصر سازندۀ هویت ایران اسلامی کرد، دهه‌هاست عرصۀ نبرد بی‌امان زنان با جمهوری اسلامی است.رژیم‌ها با از دست دادن عناصر اصلی هویت‌شان یا ازهم می‌پاشند و یا با یک تاخت ناگهانی از داخل یا خارج سرنگون می‌شوند. بی‌جهت نیست که جمهوری اسلامی سنگر حجاب اجباری را رها نمی‌کند. وگرنه اسلامیت‌اش را از دست می‌دهد و به رژیمی بی‌هویت تبدیل می‌شود. حجاب اجباری، اصلی‌ترین عنصر سازندۀ هویت جمهوری اسلامی در سطح ملی است. چنان که علی خامنه‌ای، رهبر نظام، می‌گوید: «کشف حجاب هم حرام شرعی است و هم حرام سیاسی».به گفتۀ ژیل کِپِل، اسلام‌شناس و کارشناس خاورمیانه، نظام جمهوری اسلامی ایران بر سه ستون استوار شده است. نخست خطاناپذیری رهبر آن، دوم مبارزه با صهیونیسم و دشمنی با اسرائیل و سوم حجاب زنان. امروز خطاناپذیری رهبر ۸۵ سالۀ نظام را حتی نزدیکان رهبر نیز مسخره می‌کنند. با نابودی حماس، زمین‌گیر شدن حزب‌الله و سقوط رژیم بشار اسد، ادعای مبارزه با صهیونیسم نیز شوخی زننده‌ای بیش نیست. در این عرصه، جمهوری اسلامی نه تنها موضع تهاجمی‌اش را از دست داده بلکه دچار وضع رقت‌انگیز دفاعی شده است.می‌ماند حجاب اجباری. شکی نیست که رژیم با تمام نیرو می‌کوشد این عنصر هویتی‌اش را حفظ کند. زیرا گمان می‌کند زنان را می‌تواند به تسلیم وادارد. اما کافی است نگاهی به خیایان‌های شهرهای بزرگ ایران بیفکنیم تا ببینیم چگونه زنان ایرانی با دلیری و بی‌باکی با آن می‌جنگند. به گفتۀ ژیل کِپِل، اگر جمهوری اسلامی این عرصه را نیز ببازد، بعید می‌نماید بتواند به حیات خود ادامه دهد.در این میان، شکی نیست که زنان نقش بسیار اساسی در دگرگونی یا حتی سقوط رژیم خواهند داشت. امروز نگاه ایرانیان و حتی جهانیان به حرکت‌های اعتراضی زنان ایرانی دوخته شده است. حرکت‌های اعتراضیِ فردی و جمعی آنان بی‌درنگ در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بازتاب پیدا می‌کند. همین چندی پیش حرکت اعتراضی آهو دریایی معروف به «دختر علوم و تحقیقات» نه تنها در میان ایرانیان بلکه در بیشتر کشورهای جهان مایۀ دلگرمی، تحسین و امیدواری به ویژه در میان زنان آن کشورها شد.مقاومت جمعی زنان ایرانی در برابر حجاب اجباری و ناتوانی رژیم در واداشتن آنان به رعایت آن، همگان را به تحسین واداشته است. پس از به راه افتادن جنبش «زن، زندگی، آزدای» زنان و دختران جوانِ بی‌شماری با سربلندی و شجاعت بدون ‌حجاب در فضای عمومی ظاهر شدند و به این کار هم‌چنان ادامه می‌دهند. در میان زنان ایرانی چه در داخل و چه در خارج، کم نیستند زنانی که آوازۀ جهانی یافته باشند.نرگس محمدی به پاس مبارزۀ بی‌امانش برضد ستمی که در جمهوری اسلامی بر زنان ایران می‌رود و دفاع جانانه‌اش از حقوق بشر و آزادی برای همه، دومین زن ایرانی پس از شیرین عبادی بود که جایزۀ نوبل صلح گرفت. او پس از سال‌ها مبارزه و تحمل زندان و شکنجه سرانجام به این نتیجه رسید که برای رسیدن به خواسته‌هایش راهی جز برچیده شدن نظام جمهوری اسلامی از ایران نمانده است.او در سالروز جنبش زن، زندگی، آزادی در پاسخ به یکی از رسانه‌های خارج از کشور نوشت: حکومت جمهوری اسلامی، حکومتی دینی و استبدادی است که به دلیل فساد سیستماتیک، اختلاس‌های نجومی، تورم، ناکارآمدی و سوءمدیریت، در کنار عنصر سرکوبِ خشونت‌بار مداوم توسط دستگاه سرکوب، و از کارافتادگی دستگاه ایدئولوژیک، در وضعیت تعادلِ ناپایداری قرار گرفته که ورود هر عنصری به عنوان کاتالیزور و سرعت‌بخش، این تعادل ناپایدار را بر هم خواهد زد. حکومت مشروعیت خود را از دست داده و جنبش «زن، زندگی، آزادی» میخِ گذار از نظام استبدادی دینی را در جامعه ایران کوبیده و محکم کرده است.نسرین ستوده نامی است که تاریخ پایداری ایرانیان در برابر زور و ستم هرگز فراموش نخواهد کرد. این وکیل دادگستری و مبارزِ خستگی‌ناپذیر حقوق بشر بارها بازداشت شده و در بخشِ زنان زندان اوین زندانی شده است. دستگاه قضایی کشور درمحاکمه‌ای غیابی او را در مجموع به ۳۸ سال زندان و ۱۴۸ ضربه شلاق محکوم کرده است.در زمان قتل‌های زنجیره‌ای که در فاصلۀ میان ۱۹۸۸ و ۱۹۹۸ روی داد، بسیاری از همکاران و دوستان نسرین ستوده را برای بازجویی احضار کردند و او وظیفۀ خود دانست آنان را از حقوق قانونی‌شان آگاه کند و برای این منظور جزوه‌هایی با عنوانِ «جرم‌های سیاسی» تهیه کرد و آن‌ها را در جلسه‌ها و گردهم‌آیی‌های گوناگون پخش کرد. نخستین پروندۀ حقوقی او پس از آغاز فعالیت‌های حقوقی‌اش مربوط به حقوق زنان بود. همکاریِ نزدیک او با شیرین عبادی حساسیتِ بیش از پیش او را نسبت به حقوق زنان برانگیخت و سبب‌ساز آشناییِ او با فعالانِ حقوق زنان شد چنان که پرونده‌های حقوقی گوناگونی را در این زمینه به او واگذار کردند.تاکنون در جنگ نابرابری که از فردای انقلاب میان زنان ایرانی و جمهوری اسلامی آغاز شد و هم‌چنان ادامه دارد، کم نبوده‌اند زنانی که جان خود را از دست داده باشند. فهرست جان باختگان زن ایرانی به ویژه زنان جوان و حتی نوجوان در این جنگ بی‌گسست فهرست بلندبالایی است.بی‌جهت نیست که فریدون مشیری، شاعر پرآوازۀ ایران، می‌گوید:گرچه اینک نام این نازک دلان/ لاله و نسرین و ناز و سوسن استباش تا گُرد آفریدی بر جهد/ تا ببینی، زن نه آتش، آهن استدست در شمشیر آرد ناگزیر/ آنکه دستش خون چکان از سوسن استمن ز مردان نا امیدم بی گمان/ کاوۀ آیندۀ ایران زن است
    --------  
  • سهم ترکیه در سقوط بشار اسد و عناد آن کشور با نیروهای کُرد سوریه
    در دو هفتۀ گذشته دربارۀ سهم ترکیه در حملۀ ناگهانی شورشیان سوریه برای براندازی رژیم بشار اسد و پیروزی برق‌آسای آنان سخنان ضد و نقیض بسیار گفته‌اند. به نوشتۀ وال استریت ژورنال، گویا پس از آغاز حملۀ شورشیان، بشار اسد از ترکیه خواسته بود جلوی پیشروی آنان را بگیرد. به گفتۀ بعضی از تحلیل‌گران، حملۀ ناگهانی شورشیان با اشارۀ مقام‌های آنکارا آغاز شد. زیرا رئیس جمهور ترکیه از بشار اسد که تن به مذاکره نمی‌داد دلخور بود و از سوی دیگر، می‌خواست پیش از ورود ترامپ به کاخ سفید ابزاری برای چانه‌زنی با او داشته باشد تا او دیگر از کردهای سوریه حمایت نکند.  اما مقام‌های آنکارا مدعی‌اند که ترکیه هیچ نقشی در حملۀ ناگهانی شورشیان نداشت. هاکان فیدان، وزیر امور خارجۀ ترکیه، در ۳۰ نوامبر یعنی سه روزپس از آغاز حمله گفت: ترکیه در این ماجرا دخالتی نداشت. دو روز بعد نیز افزود: در مرحلۀ کنونی  آنچه در سوریه می‌گذرد ربطی به مداخلۀ خارجی‌ها ندارد و خطاست اگر بخواهیم آن را با مداخلۀ خارجی‌ها توضیح دهیم.مقام‌های ترکیه همواره اعلام کرده‌اند که گروه‌های شورشی به رهبری «هیئة تحریر‌الشام» با ارادۀ خودشان حمله را آغاز کردند. جمعۀ گذشته ۶ دسامبر، عُمر چِلیک، سخنگوی حزب عدالت و توسعه، گفت: اینکه می‌گویند ترکیه شورشیان را به آغاز عملیات نظامی برای براندازی بشار اسد برانگیخته یا حتی از آنان پشتیبانی کرده، دروغی بیش نیست. او سپس افزود: آنچه ما در سوریه می‌خواهیم به هیچ وجه  تشدید درگیری‌ها نیست.افزون بر تحلیل‌گران بین‌المللی، بسیاری از ایرانیان از جمله بعضی از مقام‌های بلندپایۀ جمهوری اسلامی نیز ترکیه را برانگیزندۀ شورشیان برضد بشار اسد می‌دانند. برای مثال، چندی پیش علی اکبر ولایتی، مشاور علی خامنه‌ای، در مصاحبه‌ با خبرگزاری تسنیم گفت: گمان نمی‌‌کردیم که ترکیه با سابقه طولانی در اسلام و داشتن بزرگان و عرفای بزرگ در چاله‌ای که آمریکا و صهیونیست‌ها درست کرده‌اند، بیفتد.به گفتۀ کارشناسان، روابط دولت ترکیه با «هیئة تحریرالشام»، گروهی که شورشیان را در حملۀ پیروزمندانۀ دو هفته پیش رهبری کرد، بسیار پیچیده است. گفته می‌شود شورشیان نقشه‌های نظامی خود را از دو ماه پیش آماده کرده بودند و می‌خواستند حمله را آغاز کنند. به گفتۀ چارلز لیستر، کارشناس «مؤسسه خاورمیانه » در واشنگتن، حملۀ آنان برای «اواسط اکتبر» برنامه‌ریزی شده بود. اما ترکیه از پیشروی آنان جلوگیری کرد و روسیه، متحد اسد، پایگاه‌های آنان را بمباران کرد.گویا پس از شکست کوشش‌ها برای عادی‌سازی روابط ترکیه با دولت اسد و جستجوی راه‌حل سیاسی در چارچوب «روند آستانه»، آنکارا به شورشیان چراغ سبز نشان داد. «روند آستانه» از سال ۲۰۱۷ ایران ، روسیه و ترکیه را گرد هم می‌آورد تا از راه دیپلماتیک و با گفت و گوی رسمی سیاسی به درگیری‌های مسلحانه در سوریه پایان داده شود.به گفتۀ «عُمر اوُزکیزیلجیک»، پژوهشگر «شورای آتلانتیک» در آنکارا، ترکیه با گسترش گروه «تحریرالشام» در «منطقۀ امنیتی» خود در شمال غرب سوریه مبارزه کرده است. ترکیه بود که این گروه را واداشت تا رشتۀ پیوند خود را با القاعده قطع کند و از حمله به اقلیت‌ها به ویژه مسیحیان و دُروزی‌ها بپرهیزد. به عقیدۀ این پژوهشگر، امروز «هیئة تحریرالشام» همان نیست که در ۲۰۲۰ بود.حملۀ گروه‌های شورشی طرفدار ترکیه به تل رفعت زمانی روی داد که شورشیان سوری به رهبری «هيئة تحرير الشام» کنترل بخش بزرگی از شهر حلب، دومین شهر سوریه، را به دست گرفتند. آن‌ها در اول دسامبر شروع به تصرف مناطق شمال شرقی حلب از جمله شهر تل رفعت، نزدیک به مرز ترکیه، و روستاهای اطراف آن کردند.از سال ۲۰۱۶ تاکنون ترکیه برای دور کردن نیروهای معروف به «نیروهای دموکراتیک سوریه» از مناطقی در امتداد مرز خود با سوریه چندین عملیات نظامی انجام داده است. «نیروهای دموکراتیک سوریه» از جمله «یگان‌های مدافع خلق» (تشکیل یافته از جنگجویان کُرد سوری) متحدان کشورهای غربی به ویژه آمریکا در نبرد با جهادی‌های داعش بودند. ترکیه این یگان‌ها را شاخه‌ای از حزب کارگران کردستان با نام اختصاری «پ.کا.کا» می‌داند. ایالات متحد آمریکا، اتحادیه اروپا و آنکارا این حزب را گروهی تروریست می‌شناسند. «یگان‌های مدافع خلق» هستۀ مرکزی «نیروهای دموکراتیک سوریه» اند.برخلاف آنچه در بعضی از رسانه‌های غربی و ایرانی گفته می‌شود، همۀ گروه‌های شورشی طرفدار ترکیه که به نام «ارتش ملی سوریه» شناخته می‌شوند، اسلام‌گرا نیستند. مهم‌ترین آن‌ها «ارتش آزاد سوریه» نیرویی سکولار است که در سال ۲۰۱۱ با آغاز جنگ داخلی از نیروهای مسلح آن کشور جدا شد.درواقع، همین نیروها هستند که سال‌هاست با ترکیه پیمان دوستی بسته‌اند، از پشتیبانی همه‌جانبۀ آن برخوردارند و از سیاست‌های راهبردی آن کشور در سوریه پیروی می‌کنند. به پشتوانۀ این نیروهاست که روز دوشنبه هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، گفت: ترکیه به سازمان‌های تروریستی اجازه نخواهد داد از ناآرامی و بی ثباتی که در سوریه ایجاد شده، سوء استفاده کنند. منظور او  از سازمان‌های تروریستی همان یگان‌های مدافع خلق هستند.اما جدا از «تل رفعت» و مناطق پیرامون آن که به تصرف نیروهای طرفدار ترکیه درآمد، نیروهای کُرد سوری از حلب نیز رانده شدند. این شهر که به پایتخت اقتصادی سوریه معروف است، در جنگ داخلی آسیب فراوان دید. حلب بیش از چهار سال میان وفاداران به رژیم اسد و شورشیان تقسیم شد. سپس در سال 2016 که رژیم دوباره کنترل شهر را به دست گرفت، چندین محله در بخش شمالی همچنان در کنترل نیروهای کُرد سوریه باقی ماند. گفته می‌شود نیم میلیون کُرد در آن شهر و حوالی آن زندگی می کردند. با حملۀ برق آسای شورشیان اسلام گرا به رهبری «هیئة تحریرالشام» وضعیت آن شهر به کل تغییر کرد. یگان‌های مدافع خلق از محله‌های شیخ مقصود و اشرفیه بیرون رانده شدند. هیئة تحریرالشام پس از اسیر کردن گروهی از جنگجویان این یگان‌ها دربارۀ خروج آن‌ها از حلب وارد مذاکره شد.در بیانیه‌ای که تحریرالشام روز یکشنبۀ گذشته منتشر کرد از نیروهای کُرد خواست تا حلب را تخلیه کنند. در آن بیانیه خطاب به نیروهای کُرد آمده است: پیشنهاد می‌کنیم با سلاح‌های خود شهر حلب را به سلامت به سوی شمال شرق سوریه ترک کنید. از سوی دیگر، ما بر این باوریم که کُردهای سوریه بخشی جدایی ناپذیر از جامعۀ سوریه‌اند و از حقوق مشترک و مساوی با بقیۀ مردم این کشور برخوردار خواهند شد.کارشناسان معتقدند که این وضع نمی‌تواند باب میل دولت ترکیه نباشد. امروز کُردها به رغم آن که به تفاهم شکننده‌ای با تحریرالشام رسیده‌اند، خود را تنها حس می‌کنند. مظلوم عبدی، رهبر نیروهای کُرد، در مصاحبۀ مطبوعاتی گفت: ما خواهان کاهش تنش با «هیئة تحریر الشام» و دیگر نیروها هستیم و بر این باوریم که مشکلات ما از راه گفت و گو حل خواهد شد.در سال ۲۰۱۹ دونالد ترامپ در نخستین دورۀ ریاست جمهوری‌اش اعلام کرد که قصد دارد نیروهای آمریکایی را از سوریه خارج کند و کُردها را در برابر پیشروی ترکیه تنها و بی‌دفاع بگذارد. چنین خیانتی می‌توانست برای نیروهای دموکراتیک سوریه که سهم مهمی در بازپس گرفتن مناطق زیر فرمان داعش داشتند بسیار تلخ باشد.با این حال، ژنرال‌های دونالد ترامپ موفق شدند او را راضی کنند که برای امنیت میدان‌های نفتی، مقابله با داعش و فشار بر ایران بخشی از نیروهای خود را در سوریه حفظ کند. امروز نگاه کردهای سوریه دوباره به آمریکا دوخته شده است. کشورهای اروپایی نیز از آن کشور می‌خواهند که کُردهای سوریه را تنها نگذارد.
    --------  
  • نیرو‌های شورشی طرفدار ترکیه در سوریه کیستند و به دنبال چیستند؟
    حمله گروه‌های شورشی طرفدار ترکیه به شهر استراتژیک «تل رفعت» در شمال سوریه و چیره شدن آن‌ها بر آن شهر که ده‌ها هزار کُرد در آن زندگی می‌کنند، «نیروهای دموکراتیک سوریه» معروف به «ارتش دموکراتیک سوریه» را ناگزیر به عقب نشینی کرد. این شهر از سال ۲۰۱۶ در کنترل ارتش دموکراتیک سوریه بود. این ارتش ائتلافی است از نیروهای سیاسی و نظامی عرب و آشوری و ارمنی با اکثریت کُرد که در اکتبر ۲۰۱۵ با پشتییانی ایالات متحد آمریکا تشکیل شد.  روز دوشنبه دوم دسامبر مظلوم عبدی، فرمانده کُرد این ارتش، گفت: «رویداد‌ها در شمال‌غرب سوریه برق‌آسا و ناگهانی پیش رفت چنان که از چند سو به نیرو‌های ما حمله شد. با فروپاشی و عقب‌نشینی ارتش سوریه و متحدانش، کوشیدیم میان مناطق شرقی خود، حلب و منطقه تل‌ رفعت یک کریدور انسانی باز کنیم تا مردمِ خود را از کشتار‌ در امان نگه داریم.»او سپس افزود: نیرو‌های ما دلاورانه از مردم خود در حلب، تل ‌رفعت و شَهبا دفاع کردند. اکنون در حال برقراری ارتباط با همۀ طرف‌های درگیر در سوریه هستیم تا مردم خود را از تل‌ رفعت و شهبا به مناطق امن در شمال شرق کشور منتقل کنیم. نیرو‌های ما در عین حال برای حفاظت از مردم کُرد در محله‌های کُردنشین شهر حلب به مقاومت ادامه می‌دهند.حملۀ گروه‌های شورشی طرفدار ترکیه به تل رفعت زمانی روی داد که ائتلافی از شورشیان سوری به رهبری «هيئة تحرير الشام» کنترل بیشتر حلب، دومین شهر سوریه، را که در دست رژیم بشار اسد بود به دست گرفتند. به گفتۀ مظلوم عبدی، عقب‌نشینی «ارتش سوریه و متحدانش» از استان حلب تصرف شهر‌ها را به دست شورشیان آسان کرد.تل رفعت در اصل یک شهر عرب‌نشین است، اما ده‌ها هزار خانواده کُرد پس از تهاجم ترکیه و گروه‌های وابسته به آن به منطقه‌ای در نزدیکی شهر عَفرین، یکی از شهرهای کُردنشین استان حلب، روانۀ آن شهر شدند. رئیس جمهور ترکیه بارها گفته بود که «نیروهای دموکراتیک سوریه» را مجبور به بیرون رفتن از آن شهر و حوالی آن خواهد کرد.و اما گروه‌های شورشی طرفدار ترکیه که به تل رفعت و حوالی آن حمله کردند، کیستند و به دنبال چیستند؟ این گروه‌ها در سال ۲۰۱۷ در گرماگرم جنگ داخلی سوریه با پشتیبانی ترکیه به هم پیوستند و بر خود نام «ارتش ملی سوریه» نهادند. اجزاء تشکیل دهندۀ «ارتش ملی سوریه» گروه‌هایی از «ارتش آزاد سوریه» مستقر در شمال سوریه، احرار الشام، جیش الاسلام و گروه‌های ریز و درشت گوناگون‌اند که همگی با دولت ترکیه پیمان دوستی بسته‌اند. ارتش آزاد سوریه در سال ۲۰۱۱ با آغاز جنگ داخلی از نیرهای مسلح آن کشور جدا شد.گفته می‌شود آن‌ها با پخش آهنگ‌هایی به زبان ترکی استانبولی و مارش امپراتوری عثمانی وارد شهر تل رفعت شدند. این شهر در شمال حلب و شمال غربی سوریه جای دارد و از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ در کنترل شورشیان سوری بود. اما سرانجام در ۲۰۱۶ به تصرف نیروهای دموکراتیک سوریه (با اکثریت کُرد سوری) به رهبری «ارتش انقلابیون» یا جیش الثُوار درآمد.حقیقت این است که درگیری‌های چند روز گذشته را شورشیان سوری به رهبری «هيئة تحرير الشام» آغاز کردند. کارشناسان معتقدند که ارزیابی آن‌ها از وضع شکننده و ناپایدار رژیم اسد کم و بیش درست بود. حزب‌الله بیشتر نیروهایش را از سوریه بیرون برده بود و در لبنان شکست سنگینی از ارتش اسرائیل خورده بود؛ پوتین درگیر جنگ اوکراین بود و جمهوری اسلامی نمی‌توانست مانند گذشته به یاری بشار اسد بشتابد.کارشناسان معتقدند که ارتش ملی سوریه با دیدن عقب‌نشینی نیروهای بشار اسد در برابر شورشیان سوری به رهبری «هيئة تحرير الشام»، با اشاره ترکیه وارد کارزار شد. با این حال، به نظر می‌رسد سیاست راهبردی این ارتش با سیاست راهبردی دیگر شورشیان سوری تا حدودی هماهنگ شده باشد.روز دوشنبه دوم دسامبر اردوغان گفت که نگران اوضاع سوریه است و خواهان آرامش و ثبات در آن کشور است. زیرا بی‌ثباتی سوریه می‌تواند به بی‌ثباتی کشورهای دیگر منطقه از جمله ترکیه بینجامد. یکی دیگر از دل‌مشغولی‌های رئیس جمهور ترکیه این است که می‌خواهد نیروهای دموکراتیک سوریه (با اکثریت کُرد سوری) را از مرزهای ترکیه دور کند. از ۲۰۱۶ تاکنون ترکیه چندین بار عملیات نظامی برای دور کردن آن نیروها از مزرهای خود انجام داده است.از سوی دیگر، ترکیه سه میلیون آواره سوری در خاک خود دارد که سبب‌ساز ناآرامی و تنش در ترکیه اند. جایگیر کردن آنان در جامعۀ ترکیه بسیار دشوار است. تابستان امسال اردوغان خواست با بشار اسد مذاکره کند و گفت که هر لحظه آماده است او را به مذاکره دعوت کند. قصد او در گام نخست راضی کردن بشار اسد برای تقسیم قدرت با گروه‌های شورشی خاص در مناطق شمالی و سپس بازگشت دست‌کم بخشی از پناهندگان سوری به کشورشان بود.اما بشار اسد دست اردوغان را پس زد و از او خواست که نیروهایش را از شمال سوریه خارج کند. بی‌شک او در آن زمان فریفتۀ قدرت خود و حامیانش بود. اما امروز اوضاع فرق کرده است. سوریه امروز بسیار ضعیف شده است. اقتصادی ویران و نابسامان دارد. سوری‌هایی که با همه مشکلات به حمایت از رژیم اسد ادامه دادند، بهبودی در زندگی خود ندیدند. نیروهای مسلح دولتی پس از سال‌ها سرسپردگی به سپاه پاسداران و ارتش روسیه، روحیه خود را از دست داده‌اند و همه دیدند که چگونه پایگاه‌های خود را با پیشروی شورشیان رها کردند و پا به فرار گذاشتند.بنابراین، از نظر ترکیه و نیروهای وابسته به آن، اوضاع و احوال کنونی بهترین فرصت برای وارد آوردن فشار بر رژیم سوریه است. به گفتۀ بسیاری از کارشناسان، ترکیه چندین سال است برای تبدیل کردن شورشیان سوری به یک نیروی مخالف معتبر کوشیده است. حتی گروه‌های دیگر شورشی به رهبری «هيئة تحرير الشام» نیز از گفت و گو با ترکیه رویگردان نیستند. تحرير الشام از القاعده بسیار فاصله گرفته‌ است و امروز نسبت به اقلیت‌های مسیحی آشکارا بردباری نشان می‌دهد. بعضی از کارشناسان غربی از آمادگی این گروه‌ها برای گفتگو با غرب نیز سخن می‌گویند.باری، ترکیه امیدوار است بشار اسد را ناگزیر به مذاکره با همه این شورشیان کند. آن کشور همچنین می خواهد پیش از بازگشت ترامپ به کاخ سفید، توازن قوای مطلوبی به سود خود برقرار کند. به هرحال، به نظر می‌رسد رئیس جمهور ترکیه به نخستین هدف خود دست یافته باشد. در حال حاضر بعید نیست که کشورهای غربی حتی اسرائیل برای یافتن راهی برای خروج از این بحران تازه در سوریه با او وارد مذاکره شوند.به عقیدۀ بعضی از کارشناسان، شاید پوتین نیز با راه حل ترکیه مخالف نباشد. در این میان، گویا تنها جمهوری اسلامی است که برای مقابله با شورشیان و بازداشتن اسد از گفت و گو با آنان پافشاری می‌کند. می‌ماند آیندۀ نیروهای دموکراتیک سوریه (با اکثریت کُرد سوری). به نظر می‌رسد این نیروها منتظر واکنش جدی آمریکا هستند. باید دید ترامپ پس از ورود به کاخ سفید چه سیاستی دربارۀ آن‌ها پیش خواهد گرفت.
    --------  
  • لبنان: آوردگاه جنگ نیابتی، در آستانۀ جنگ داخلی
    جنگ کنونی اسرائیل با حزب‌الله لبنان دنبالۀ درگیری‌هایی است که از اکتبر ۲٠۲۳ چند روزی پس از حملۀ حماس به جنوب اسرائیل آغاز شد. تا یکی دو ماه پیش دامنۀ درگیری‌ها محدود بود. اما پس از حمله‌های برق‌آسای اسرائیل به حزب‌الله و کشته شدن رهبر و فرماندهان ارشد آن، جنگی کم و بیش تمام عیار میان آن‌ دو آغاز شد که هنوز ادامه دارد. پیروزی‌های خیره کنندۀ اسرائیل این گمان را در میان ناظران و کارشناسان تقویت کرد که حزب‌الله به کل زمین‌گیر شده است. با حمله‌های برق‌آسای اسرائیل بخش عمدۀ نیروهای آن تار و مار شدند. اما پس از چندی، این نیروی شبه نظامی وابسته به جمهوری اسلامی توانست تا حدودی خود را بازسازی کند و با ارتش اسرائیل که وارد خاک لبنان شده بود بجنگد. البته در این میان، غیرنظامیان لبنانی بسیار آسیب دیدند.اسرائیل محله‌های مسکونی پرجمعیت و شیعه نشین جنوب بیروت را بارها بمباران کرده است. گفته می‌شود نزدیک به ۱٠٠ هزار واحد مسکونی به طور کامل یا جزئاً ویران شده‌اند. ۳۷ شهر و روستای جنوب لبنان با بمباران‌های بی‌امان اسرائیل با خاک یکسان شده‌اند. نزدیک به یک میلیون و دویست هزار نفر یعنی ۲٠ درصد جمعیت لبنان آواره شده‌اند. تنها ۱٩ درصدِ آوارگان را در پناهگاه‌های دولتی جا داده‌اند. بقیه یا در خیابان‌ها می‌خوابند یا نهادهای غیردولتی پناهگاهی موقتی برای آنان فراهم آورده‌اند. بیشینۀ آوارگان پس از پایان جنگ نمی‌توانند به خانه‌های خود برگردند.برپایۀ آمارهای رسمی، بمباران‌های اسرائیل تا یک هفته پیش نزدیک به ۳۵٠٠ کشته و ۱۵ هزار زخمی به جا گذاشته بود. مردم لبنان هفته‌هاست سراسیمه و خشمگین اند. امروز دیگر برای آنان جنگ ۳۳ روزۀ سال ۲٠٠۶ خاطره‌ای دور نیست.نه تنها کابوس آن جنگ بلکه شبح جنگ داخلی سال‌های ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ نیز بر فراز لبنان در گشت و گذار است. خشونت و زد و خورد میان باهمستان‌های دینی آن کشور در زیر بمباران‌های بی‌امان هواپیماهای اسرائیلی آغاز شده است. لبنانی‌ها از خود می‌پرسند آیا کشورشان در آستانۀ درغلتیدن به معرکۀ جنگ داخلی دیگری قرار نگرفته است؟ آیا لبنان از بمباران‌ها و ویرانگری‌های ارتش اسرائیل رهایی خواهد یافت و روی صلح و آرامش را خواهد دید؟در خاطرۀ جمعی لبنانی‌ها جنگ ۳۳ روزۀ سال ۲٠٠۶ چرخشگاهی در تاریخ کشورشان بود. در آن جنگ که با قطعنامۀ ۱۷۰۱ سازمان ملل پایان یافت، به گزارش دیپلمات‌های آمریکایی در بیروت، اسرائیلی‌ها ۴۰۰ کشته دادند و بیش از ۴۰۰ هزار اسرائیلی از شمال آن کشور گریختند. اما اسرائیل در پایان جنگ از کشته شدن ۱۵۹ اسرائیلی از جمله ۳۹ غیرنظامی خبر داد. ارتش اسرائیل در عین حال اعلام کرد که ۳۲۰ جنگجوی حزب‌الله را کشته است. اما حزب‌الله از کشته شدن ۶۲ جنگجو خبر داد. البته چند ماه پس از پایان جنگ یکی از نمایندگان مهم حزب‌الله از کشته شدن ۲۵۰ جنگجو سخن گفت و با افتخار از آنان زیر عنوان «شهید» یاد کرد.در آن جنگ حزب‌الله همۀ زرادخانه‌اش را از راکت و موشک و موشک‌های ضدتانک به نمایش گذاشت. ارتش اسرائیل با بسیج ۴۰ هزار سرباز تا رود لیطانی در جنوب لبنان پیشروی کرد اما نتوانست به هدف اولیۀ خود یعنی نابودی توان نظامی حزب‌الله دست یابد.یک ماه پیش «برنامه عُمران ملل متحد» در گزارشی اعلام کرد که جنگ کنونی میان حزب‌الله و اسرائیل برخلاف جنگ‌های پیشین میان آن دو با خطر مداخلۀ گستردۀ قدرت‌های منطقه‌ای و استفاده از فناوری‌های پیشرفته نظامی همراه است. اگر چنین وضعی پیش آید، بی‌گمان شیرازۀ کشور از هم خواهد گسست.لبنان از گذشته‌های دور گرفتار دوُر باطل دخالت خارجی و اختلافات داخلی است. همین دو عامل سبب‌ساز جنگ ۳۳ روزه ۲٠٠۶ بودند. بی‌ثباتی و ناامنی این کشور نتیجۀ سیستم تقسیم قدرت میان فرقه‌های دینی، رقابت‌های ناسالم سیاسی، دخالت خارجی و قرار گرفتن کشور در برخوردگاه منافع متضاد قدرت‌های منطقه‌ای و حتی فرامنطقه‌ای است.همۀ این عوامل امروز گرد هم آمده‌اند و اگر آتش بس فوری برقرار نشود، به گفتۀ بسیاری از کارشناسان و ناظران بین‌المللی لبنان می‌تواند به میدان جنگ خانمانسوز قدرت‌های منطقه‌ای تبدیل شود. رویدادها و تحولات اخیر، فضای انفجاری پیش از جنگ داخلی ۱٩۷۵ و جنگ ۳۳ روزۀ ۲٠٠۶ را به ذهن‌ها تداعی می کنند. آن جنگ‌ها با دخالت خارجی، پراکندگی جامعه، فرقه‌گرایی و فروپاشی اقتصادی به راه افتادند و کشور را به سوی ناپایداری و بی‌ثباتی کنونی پیش راندند.رهبران کشورهای غربی از جمله آمریکا به ویژه فرانسه و نیز بسیاری از سرآمدان فرهنگی و سیاسی لبنان از خود می‌پرسند آیا می توان از سقوط لبنان به معرکۀ جنگ داخلی دیگری جلوگیری کرد؟ بسیاری از آنان خوش‌بین نیستند. زیرا امروز لبنان در بن‌بست همه جانبۀ بی‌سابقه‌ای قرار گرفته است. نهادهای کشور همه متزلزل و ناکارآمد شده‌اند. بی‌ثباتی و ناامنی سیاسی زندگی روزمرۀ لبنانی‌ها را به فساد آلوده است. خطر جنگ داخلی بیش از همیشه احساس می‌شود، زیرا گروه‌های سیاسی و نظامی در پی دفاع از منافع خود هستند و نه منافع همگانی.امروز بحث ناظران و کارشناسان بین‌المللی نه دربارۀ احتمال جنگ داخلی در لبنان بلکه دربارۀ جلوگیری از به راه افتادن آن است. لبنانی‌ها منتظرند جامعۀ بین المللی و بازیگران محلی و منطقه‌ای در جهت پایان دادن به وضع خطرناک کنونی کشورشان گام بردارند. بدون مداخلۀ جدی و کارساز دیپلماتیک و بشردوستانه در اوضاع و احوال کنونی، صلح و آرامش برای لبنان سرابی بیش نخواهد بود.
    --------  

À propos de تاریخ تازه‌ها

رویدادهای روز که خمیرمایۀ «اخبارِ» رسانه ها را تشکیل می دهند، فراوان ریشه در گذشته دارند و گاه بیش از آنکه حاصل گریز ناگهانی احوال روز باشند، نتیجۀ دیگرگون شدن هر چند کُند، اما ژرف و پایدار روزگاری دراز مدت اند. «تاریخ تازه‌ها» بر گذشتۀ رخدادهای روز می نگرد و در این نظر و گذر پیشینۀ چرخش‌ها‌ی کنونی را باز می نماید.
Site web du podcast
Applications
Réseaux sociaux
v7.1.1 | © 2007-2024 radio.de GmbH
Generated: 12/26/2024 - 12:43:45 PM